نامه عاشقانهی تبلیغاتی
این نامه رو کسی نوشته که صبح تا شب جلوی تلویزیون بوده و تنها سرگرمیش هم این بوده که بشینه تبلیغات قشنگ تلویزیون رو از اول تا آخر نگاه کنه. خودتون بخونید عاقبت چنین آدمی چی میشه:
سلام
سلامی به گرمای آن از مهیاگاز و کیفیت سینجرگاز و نوآوری نیک کالا با ضمانت 5 ساله
امیدوارم صمیمانه سلام مرا پذیرا باشی و آن را با چسب دوقلوی 5 دقیقهای جلاسنج به قلبت بچسبانی. امشب با تمام غمهایم کنار مهیاگاز نشستهام و با خوکار بیک ابن نامه را مینویسم زیرا این نام نیک است که میماند، هنگامی که از من جدا شدی و آن نگاه سرد را ازمن گذراندی این فقط ضدیخ کاسپین بود که پیکر یخزدهام را آب کرد و این بیمهی آسیا و ایران بود که آسایشم را فراهم کرد همانطور که نیاز امروز پشتوانهی فرداست باید اعتراف کنم که نگاهت تاثیر عجیبی بر کاست دنا و طه برجا گذاشته. دلم میخواهد بر قلهی بینالود سفر کنیم و در لابلای کوهای سر به فلک کشیده بهانه نمکی بخوریم. بیا تا راه سخت و طاقت فرسای زندگی را با سمند ال.ایکس که افتخار ملی است آغاز کنیم و با روغن ترمزهای سپهر و فومن شیمی آسوده خاطر سفر کنیم . بیا تا پیچهای زندگی را با ابزار مهدی باز کنیم و عشقمان را با ساختمان از پیش ساختهی بانک مسکن بهتر آغاز کنیم و سقفش را ایزوگام شرق کنیم و آن را با کاغذ دیواری نائین زینت دهیم و مانند خانهی سبز همهاش را سبز کنیم و اتاقهایش را با فرش محتشم کاشان و ستارهی کویر یزد بپوشانیم. بیا تا دلهای سوختهمان را با کرم ضد آفتاب ب ب ک مرهم بگذاریم، بیا روزهایمان را با خمیردندان داروگر 2 که حاوی فلوراید است آغاز کنیم و عشقمان را با صدای بلند از دل رادیو
ضبط دوو پخش کنیم و اشکمان را با دستمال کاغذی نرمه پاک کنیم
بسیار زیبا بود .
حالا اون مزخرف کی هست ؟
اسمش رو ببرم غیبت میشه که