بهونه

بهونه ای از همه چیز...

بهونه

بهونه ای از همه چیز...

کمک یا امام حسین

میدونم که هیچوقت با چشمای خودم نمیتونم کربلا رو ببینم
نمیتونم تو حرم خودش یه دل سیر گریه کنم
وقتی مجرد بودم که بیچاره بابام پول نداشت وقتی پول داشت مادرش بود وقتی پول داشت و مادرش نبود خونه میخواست امام حسین هم که راضی نیست وقتی خودت محتاجی بری پابوسش. 

حالا هم که ازدواج کردم اونم پول نداره منو ببره حتی پول نداره زندگیش رو بچرخونه 

میگن دلت باید حرم آقا باشه، میگن از هر جا آقا رو زیارت کنی انگار کربلایی، میگن از هر جا بهش سلام بدی جواب سلامت رو میده، اما اینم میگن که هر جایی صفای خودش رو داره؟ 

سلام از تهران با سلام جلوی ضریح عباس فرقی نمیکنه؟ 

نه از بابام گله ای دارم چون اول فکر آسایش خانواده شه بعد عشق و حال خودش با اینکه میدونم دلش پر میکشه برا حرمش ولی به روی خودش نمیاره و نه از شوهرم گله دارم چون زندگیم بسته به پول اونه زندگی هم که اینقدر خرج داره که مگه میشه رفت کربلا... 

خوش به حال سمیه چون پولش رو که داره عید هم که مطمئنا با عمو علی اینا میره کربلا 

ای کاش منم پولش رو داشتم، ای کاش منم رضایت از پدر و شوهر داشتم تا منم باهاشون میرفتم، البته اگه پولش میبود بالاخره میشد رضایت کسب کرد 

محرمی امسال فهمیدم اینقدر گناه کردم که آقا روش نمیشه منو دعوت کنه اصلا خوشش نمیاد منه رو سیاه رو دعوت کنه  

میدونم که آخرش آرزو به دل میمیرم و کربلا رو نمیبینم 

خوشبحال اونایی که رفتن و عید بازم میرن 

 

..................................................................................................................................

 یا امام حسین کمکم کم بتونم همون آدمی بشم که کربلات راهشون میدی

نظرات 1 + ارسال نظر
ناشناس سه‌شنبه 6 دی‌ماه سال 1390 ساعت 01:40 ب.ظ

بهت قول میدم تو هم امسال میری....
مطمئن باش....

امیدوارم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد