شبی در محفلی ذکر علی بود...
شنیدم عاشقی فرزانه فرمود...
اگر آتش به زیر پوست داری...
نسوزی گر علی را دوست داری...
عید بزرگ امامت و ولایت مبارک
دلم برای روزای مدرسه تنگ شده روزایی که یا یه امیدی میرفتم مدرسه
روزایی که زیر بارون با لیلا راه میرفتیم
دلم اون روزا رو میخواد...
یه وقتایی خیلی از زندگی ناامید میشم
شاید روزای زیادی این احساس رو پیدا میکنم
دلم میخواد زندگی شاد و خوبی داشته باشم
یعنی میشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
عاشق پسرخالهی کلاه قرمزیم
که یه کیک مسموم رو تنهایی خورد تا بقیه مریض نشن.
بهش گفتن چرا ننداختی دور؟
گفت مورچه ها میخوردن
به مورچه ها که نمیشه سرم وصل کرد.
این یعنی آخر معرفت...
به یاد دوستان بامعرفت
یاد قدیما بخیر...
چند شب پیش بدجور هوای قدیما زد به سرم...
یاد دوران دبیرستان...
یاد روزایی که خیلی خوش بودیم... من و لیلا...
من و نگاه...
من و آرزو...
من و حسرت...
ولی همینا هم خیلی خوب بود...
یاد قدیما خیلی بخیر...
حال و هوای خاصی دارم
بعضی موقع ها تو زندگی خوشحال میشم اما بعضی موقع ها از زندگی متنفر میشم
چند روزه حالم اصلا خوش نیست، دلم میخواد فقط گریه کنم...
تو زندگی فقط شدم من... من حرف بزنم، من جمع و جور کنم، من صبر کنم، من درک کنم، من...من، فقط من.
برام دعا کنین...
نمیدونم احساس خوبی داشته باشم یا احساس بد...
شروع یه زندگی جدید برا نشاط آوره اما جدایی و دوری از خانوادهام برای من که خیلی بهشون وابسته ام عذاب آوره
بابا که همش سر تلویزیون و ورزش و فیلم باهم بحث داشتیم مامان و سعید همینطور سمیه که همش باهم دعوا کل کل داشتیم
واقعا سخته...
من نمیدونم جرا همه چیز رو برای مردا گذاشته
مردا میتونن بدونه این که چیزی به زناشون بگن برن بیرون ولی زنا نمیتونن
مردا بدون مشورت میتونن کاری بکنن اما زنا نه
مردا میتونن ۴ تا زن بگیرن اما زنا خدا یکی یار یکی
کلا زنا هیچ کاری رو بذون اجازه شوهر نمیتونن بکنن اما مردا میتونن
کسی هست جواب منو بده؟
اینا بی عدالتی نمیشه؟